share
1398/04/22
دومین و سومین مصاحبه از مجموعه مصاحبه های طرح ملی نظام سازی قرآنی
مصاحبه علمی با آیت الله هادوی تهرانی

استاد مدعو (مصاحبه شونده): آیت الله هادوی تهرانی

تاریخ انجام مصاحبه: 96/11/4

دومین و سومین سری از مجموعه مصاحبه های طرح نظام سازی قرآنی توسط پژوهشکده ی فرهنگ و معارف قرآن با همکاری موسسه س علمی فرهنگی رویش اندیشه ومعرفت و با حضور آیت الله هادوی تهرانی برگزار شد.

در این مصاحبه که در محل دفتر آیت الله هادوی تهرانی برگزار شد حجج الاسلام دکتر یوسفی مقدم دبیر علمی طرح،دکتر علی اکبریان، دکتر خادمی و دکتر سادات حضور داشتند.
در ابتدای مصاحبه حجت الاسلام دکتر یوسفی مقدم رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با تبیین مقدماتی در خصوص ضرورت طرح نظام سازی قرآنی درخصوص نظریه ی اندیشه مدون دینی که توسط آیت الله هادوی تهرانی مطرح شده است مطالبی را مطرح کرده و خواهان تبیین این نظریه از سوی آیت الله هادوی تهرانی شده و این سوال را مطرح کردند که جایگاه نظریه اندیشه ی مدون دینی در بحث نظام سازی قرآنی چیست؟
آیت الله هادوی تهرانی در پاسخ به این سوال گفتند: بحث این نظریه با تمام تحولاتش و تطوراتش نزدیک سی سال است که مطرح شده است. این بحثی که حضرتعالی می فرمایید جایگاه قرآن در نظریه اندیشه مدون دینی چیست؟! این نظریه به اعتقاد من، یک نظریه راهنما برای مطالعات اسلامی است. یعنی شما می خواهید یک مطالعه تحقیق اسلامی بکنید، یک نظریه پیشینی نیاز دارید، که با آن نظریه پیشینی، مطالعات اسلامی را سامان دهی می کنید در نتیجه نسبت این نظریه با منابع اسلامی که در رأسش قرآن قرار می گیرد که ما معتقدیم و تأکید هم داریم که قرآن اصل مصدر اسلام و تمام مصادر اسلامی، سنجش باید بشود با قرآن، حتی احادیث و سنت اهل بیت(علیهم السلام) این منابع که در واقع جایی هستند که ما می رویم برایشان برای مطالعه، الآن برای اینکه این مطالعه را آغاز کنم چه نظریه راهنمایی دارم.
وی در ادامه گفت: مرحوم علامه طباطبایی آیات تدبر در قرآن را وقتی بحث می کند یک چیزی می گوید ایشان، البته نه به این تعبیر که من میگویم. می گوید تدبر در قرآن این است که شما آیات را در ارتباط با هم ببینید. دانه دانه وجدا جدا نبینید. من این عبارت را به این تعبیر می گویم فقط همان را عوض می کنم. یعنی مطالعه قرآن باید سیستمی باشد. تدبر در قرآن یعنی مطالعه سیستمی قرآن. عبارت علامه این نیست. ولی مفادی که علامه رضوان الله تعالی علیه می گوید همین است. مطالعه سیستمی البته نمی گوید چه شکلی، فقط می گوید همانی که درذهن علامه بوده است در همان حدی است که در المیزان انجام داده است که وقتی یک آیه را می خواهد بحث کند، با آیات دیگر دائماً بسنجد که به قول خودشان تفسیر قرآن به قرآن باشد. ولی در تدبر شما ملاحظه بفرمایید ایشان بدون اینکه از کلمه سیستم یامعادلهایش استفاده بکند. مفادو روح چیزی که گفته است این است. این حرف رادیگران نیز به شکل هایی گفتند، به تعابیر بعضی از فقهای گذشته و متکلمین، این که مثلاً فکر اسلامی، اندیشه اسلامی، یک اندیشه به تعبیری نظام دار، سیستمی است گفتند. اما نگفتند این چیست؟ هیچ مشخصه این سیستم و عناصر این سیستم و روابط این عناصر با یکدیگر را با هم نگفتند. نظریه اندیشه مدون، در واقع یک نظریه راهنما برای مطالعات اسلامی از جمله مطالعات قرآنی است.
حجت الاسلام دکتر یوسفی مقدم در ادمه ی مصاحبه پرسید: جهان شمولی گزاره های دینی چگونه در نظریه ی اندیشه ی مدون تبیین میشود؟
آیت الله هادوی تهرانی در پاسخ به این سوال گفت: اسلام به عنوان دین خاتم در هرحوزه ای از حیات انسان، مجموعه ای از عناصر را معرفی کرده است که این مجموعه، با هم دیگر یک ارتباط سیستمی دارند. آن عناصر چیست؟ می گوید این عناصر دو دسته هستند. یک دسته عناصری که به نظر ما جهان شمولند. شهید مطهری به آن می گوید ثابت، متغیر استفاده نمی کنیم به دلیل مفهوم سلبی که بعضی از این تعابیر دارد. جهان شمول هم یک بخشیش متغیر هستند. بحث کلامی این موضوعات قبلا مطرح شده که چطور در دینی مثل اسلام که دین خاتم است. مال زمان خاصی نیست. مکان خاصی نیست چطور عناصر متغیر پیدا می شوند. به تعبیر آقای مطهری متغیر، به تعبیر ما موقعیتی. این چطور پیداشده اند را باز آنجا میتوان بحث کرد. اول یک تفکیک بین عناصر جهان شمول و موقعیتی است. خیلی ساده،روش شناسی خیلی ساده، شما قرآن را بخوان، هر عنصر جهان شمولی را بریز اینطرف و هر عنصر موقعیتی را بریز اینطرف، این خیلی ساده است بعد یواش یواش مثل قولوا لا اله الا الله تفلحوا پیغمبر می ماند. این سوال پیدا می شود که با چه میزانی شما اینها را از هم جدا می کنید.بعد می گوید این عناصر جهان شمول به چهار بخش تقسیم می شود. فلسفه اخلاق، مکتب، نظام.. البته یک حقوق هم داریم که حقوق جهان شمول که اگر در نظر بگیریم چون حقوق ترکیبی از جهان شمول و موقعیت است در نظر بگیریم می شود 5 تا، بعد می گوید، در اینها، این دو تا، من اینجا نمودارش را هم دارم با انگشتانم نشان می دهم. این نمودارها را همه داریم. این نمودار، یک شکلی است البته ما این نمودار را فرض کردیم. که فلسفه چون زیربنایش است اینجا قرار می گیرد بعد اخلاق بعد مکتب بعد نظام و ساز و کار و حقوق که نهایت این داستان است.
لازم به توضیح است متن کامل این مصاحبه پس از پیاده سازی و طی مراحل ویراستاری در همین پایگاه منتشر خواهد شد